روایت کمتر شنیده شده از سوگلی «محمد مصدق»
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۸۳۶۸۸
نام دکتر محمد مصدق با دو تاریخ گوناگون گره خورده؛ ۲۹ اسفند که سالروز ملی شدن صنعت نفت است و ۲۸ مرداد که سالروز کودتای ۲۸ مرداد است. با همین نگاه، آثار نمایشی گوناگونی درباره این سیاستمدار و اتفاقاتی که در زندگی پر فراز و نشیبش از سر گذرانده، ساخته شده است، اما در این بین کمتر هنرمندی به سرنوشت اطرافیان او توجه کرده؛ کسانی که کوران حوادث و وقایع سیاسی و اجتماعی، سرگذشتشان را دگرگون کرده است و خدیجه مصدق یکی از آن نامهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، همزمان با سالروز ملی شدن صنعت نفت که بار دیگر نام دکتر مصدق را برایمان یادآوری میکند، نگاهی داریم به سرنوشت کوچکترین دخترش؛ خدیجه مصدق.
خدیجه مصدق، کوچکترین دختر محمد مصدق که پدرش او را خدوج مینامید و سوگلی خود میدانست، سرنوشتی آنچنان شگفتانگیز و اندوهناک دارد که نویسندهای مانند نغمه ثمینی نتوانسته از کنار آن بیاعتنا گذر کند و همین سرنوشت، دستمایه نگارش نمایشنامه «دیو جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس» شده است.
این نمایشنامه یکی از تازهترین آثاری است که امسال از نغمه ثمینی منتشر شده است.
ثمینی که پیش از این با نگارش نمایشنامههای «خواب در فنجان خالی» و «شکلک»، علاقهمندی خود را به تاریخ و به ویژه تاریخ دوره قاجار نشان داده و به اتفاقاتی مانند مشروطه توجه داشته است، این بار هم گوشه چشمی به تاریخ داشته، اما توجه او معطوف اتفاقاتی مانند ملی شدن صنعت نفت یا کودتای ۲۸ مرداد نبوده بلکه او به زندگی کسی پرداخته که نقشی در این تحولات نداشته، اما به سبب واقعهای مانند کودتای ۲۸ مرداد و حصر پدرش، در پی آن، تمام زندگی خود را باخته است.
ثمینی در مقدمه این نمایشنامه نوشته است: «بیرون کشیدن آدمها از دل تاریخ و زندگی دوباره بخشیدن به آنان در کالبد نمایش، جادوی غریبی دارد. انگار اسرافیل تئاتر در صورش میدمد و مردگان از خاک سرد برمیخیزند. انگار صحرای محشر نمایش به جایگاه رستخیز رفتگان بدل میشود. در این بازی در صور دمیدن من همواره در پی مردگانی بودهام که زنده بودنشان در حاشیهنشینی و انزوا و فراموشی، گذشته است.
آنها که هم در تاریخ بودهاند و هم نبودهاند. آنها که از تاریخ جا ماندهاند و ردی کمجان از خود به جای گذاشتهاند. آنها که میتوانستند جایی در مرکز روایتهای تاریخی داشته باشند، اگر سختجانتر بودند یا دروغگوتر. اگر قاعده بازی را بهتر میدانستند یا در شرایط بهتری میزیستند. شخصیتهای جامانده به ما امکان غنیتری برای دوباره ساختن و دوباره زنده کردنشان میدهند.
از آنها اطلاعات چندانی وجود ندارد که دست و پا گیر شود، آن قدر در میان عام و خاص متولی ندارند که نشود دربارهشان خیالپردازی کرد و از همه مهمتر نوشتن درباره آنها نوعی قیام است در برابر تاریخی که فاتحان نوشتهاند...»
او در بخش دیگری از این مقدمه، درباره خدیجه مصدق چنین نوشته است: «من خواندم که خدوج (کوچکترین دختر محمد مصدق)، باهوش و درسخوان و ورزشکار بوده و هزار رویای طلایی برای آیندهاش در سر داشته. او دختر محبوب پدرش بوده و میدانسته هر چه طلب کند، در اختیار خواهد داشت، اما در سال ۱۳۱۹ مراحل تبعید پدرش بر ذهنش اثر میگذارد و سلامت روانی خود را از دست میدهد.
خدوج را برای درمان به بیمارستانی در سوییس میفرستند و آن جا مغزش را جراحی میکنند ـ درمانی که بعدها به کل مردود شمرده میشود و در سیاهه جنایتهای تاریخ. خدوج، مجنونتر میشود و تا آخر عمر طولانیاش در آسایشگاهی روانی در سوییس باقی میماند. میشود حدس زد که با آن همه آشوب و نامرادی که خانواده مصدق درگیرش بودند، همه ترجیح میدادند خدوج همان جا در سوییس بماند. خدوج در حالی میمیرد که دیگر موفق به دیدن پدرش نمیشود...
خدوج هرگز نمیتواند صدایش را از پس دیوارهای قطور آسایشگاه روانی بیرون بفرستد و بگوید یکی از هزاران دختری است که قربانی سیاستهای مردمحور سرزمینش میشود ...»
این نمایشنامه امسال از سوی نشر «نی» منتشر شده است. قرار بود این اثر نمایشی پاییز سال گذشته با کارگردانی شیوا مسعودی و بازی لیلی رشیدی در نقش خدیجه مصدق روی صحنه برود، ولی بعدا اجرای نمایش در آن مقطع منتفی شد.
حالا، اما نسخه چاپشده آن در قفسه کتابفروشیها میزبان علاقهمندان به تاریخ و تئاتر است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل خدیجه مصدق محمد مصدق ۲۸ مرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۸۳۶۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیرین سعیدی: از شنیده شدن خبر بازداشت خود شوکه شدم!
خبرسازی و جعل خبر از سوی جریانهای رسانهای ضدایرانی تاکنون در موارد متعددی رخ داده است؛ این شبه رسانهها روایتهای جعلی خود را در مورد موضوعات مختلف مرتبط با ایران مطرح میکنند؛ روایتهایی جعلی که بدون هیچگونه سند و مدرکی منتشر و در هزارتوی اتاق فکر آنها ساخته و پرداخته میشود.
با وجود این، وجه مشترک خبرسازیها و خبرهای جعلی که درباره ایران منتشر میشود ادعاهایی است که هیچگاه ثابت نشده و به سرعت تهی بودن آنها اثبات شده است؛ تنها با یک راستیآزمایی اجمالی دست تولیدکنندگان خبرهای جعلی رو شده و پروپاگاندای امپراتوریهای دروغ آشکار میشود.
برای آشنایی با خط خبری رسانههایی که به دروغ پراکنی دست میزنند کافی است به فیکنیوزهای اخیر درباره تحولات ایران نگاهی بیندازیم؛ در پی ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ رسانههای معاند و ضد انقلاب در ماموریتی هماهنگ موارد زیادی از خبرسازی و وارونه نمایی را در دستور کار خود قرار دادند.
شاید بتوان شاخصترین دروغپراکنی رسانهها و اشخاص اجیر شده را موضوع آرمیتا عباسی نام برد؛ رسانهها و اشخاص مذکور پس از فضاسازی و طرح ادعایی به دنبال ایجاد التهاب با پروبال دادن به پرونده بودند؛ اما با آزاد شدن آرمیتا عباسی از زندان، کذب بودن این گزارشها کاملا به اثبات رسید و فریبکاری آنها نقش برآب شد.
رسانههای اجیرشده و زنجیرهای در موردی دیگر این موضوع را مطرح کردند که حسین رونقی در زمان حضور در زندان آسیب جدی دیده است (!)؛ ادعایی که بی اساس بودن آن پس از آزاد شدن او از زندان مشخص شد.
اما در سیر جعلیات درباره ایران به نام حسن فیروزی برمیخوریم؛ نامی که معاندین با طرح یک سناریو کذب و از پیش طراحی شده بر سرزبانها انداختند، با این عنوان که او به اتهام محاربه بازداشت و در زندان اوین مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته و قرار است که حکم اعدام او اجرا شود.
اما در نهایت بررسیهای صورت گرفته نشان داد فردی به نام حسن فیروزی با جرایم ذکر شده در ادعاهای معاندین نهتنها حکم محکومیت و کیفرخواست و قرار طی ماههای گذشته، نداشت بلکه در هیچ کدام از زندانهای ایران در بازداشت یا گذران دوران محکومیت نبود.
اینها تنها مواردی از خبرهایی بود که در راستای دشمنی با مردم ایران و با هدف فریبکاری و ایجاد آشوب منتشر میشد. بازداشت یک استاد ایرانی دانشگاه آرکانزس؛ سوژه جدید گروههای معاند.
اما در تازهترین مورد جعل خبر، برخی از افراد و گروههای ضدایرانی که خود را در قالب رسانه و نهاد حقوق بشری معرفی میکنند و بسیاری از آنها با گروههایی مانند گروهک تروریستی منافقین در ارتباط هستند، خبری جعلی را درباره یکی از استادان ایرانی دانشگاه آرکنسا یا آرکانزاس منتشر کردهاند. وبسایت هرانا بهتازگی در خبری که «اختصاصی» خوانده شده، مدعی بلاتکلیفی «شیرین سعیدی» در زندان اوین شده است.
نکته عجیب در خبر هرانا که خود را «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» عنوان کرده، این است که در خبر خود نقل قولی از «یک منبع مطلع نزدیک به خانواده شیرین سعیدی» مطرح کرده است. این وبسایت در خبر خود مدعی شد که ۱۰۴ روز از بازداشت شیرین سعیدی در اوین میگذرد.
یکی دیگر از صفحاتی که در راستای پازل رسانه های غرب عمل میکند، نهادی موسوم به «حقوق بشر در ایران» است؛ این صفحه خود را نهادی «غیردولتی و غیر سیاسی که بر اساس اسناد بین المللی حقوق بشر فعالیت میکند» معرفی کرده است؛ این به اصطلاح نهاد حقوق بشری در روز ۵ آوریل (۱۷ فروردین)، تصویری را از شیرین سعیدی، استاد ایرانی دانشگاه آرکانزاس، منتشر کرد و مدعی زندانی بودن و بلاتکلیفی این شخص در اوین شد. این در حالی است که تنها کاربران ناشناخته این خبر را در رسانه اجتماعی ایکس منتشر و بازنشر کردند.
وبسایت وابسته به گروهک تروریستی کومله نیز همگام با فیک نیوزها در خبری تحت عنوان «بلاتکلیفی شیرین سعیدی در زندان اوین» به این موضوع پرداخت.
بنگاه خبرپراکنی کومله تا جایی پیش رفت که حتی تاریخی برای ورود سعیدی به ایران (دی ماه ۱۴۰۲) ذکر کرد و مدعی شد فرد مذکور در همان زمان ممنوع الخروج شده است.
در این خبرسازی همچنین درباره آنچه برگزار نشدن دادگاه برای رسیدگی به اتهامات سعیدی خوانده شده، ابراز نگرانی هم شده است. همچنین یکی از افرادی که به این خبر جعلی دامن زده و خبرسازیهای بسیاری درباره آن کرد، فردی معلوم الحال به نام ایرج مصداقی از اعضای گروهک تروریستی منافقین و از صحنهگردانان پرونده بازداشت حمید نوری در سوئد است. البته این عضو گروهک تروریستی منافقین در ادامه ضدونقیضگویی هایش پیشتر نیز از شیرین سعیدی انتقاد کرده بود.
مطلع شدن از بازداشت از سانفرانسیسکو!برای روشن شدن این موضوع خبرگزاری قوه قضائیه به سراغ فردی رفته که چندی است ادعاهای شبه رسانهها و اشخاص اجاره ای او را نشانه گرفته اند.
«از شنیده شدن خبر بازداشت خود شوکه شدم»؛ این نخستین واکنشی است که شیرین سعیدی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیتش میگوید.
سعیدی میگوید: حدود یک ماه پیش و اوایل ماه مارس (اواخر اسفند سال ۱۴۰۲) در شبکههای اجتماعی دیدم که برخی از حسابهای کاربری تعدادی اسامی و بهویژه اسامی زنان را مطرح میکردند که در ایران بازداشت شدهاند و نام من هم در میان این اسامی بود، اما فکر کردم که این فرد، فرد دیگری است چراکه تصویری منتشر نشده بود؛ با وجود این به موضوع مشکوک شدم.
وی در روایت خود درباره این موضوع، میگوید که در فاصله روزهای ۲ تا ۶ آوریل (۱۴ تا ۱۸ فروردین) برای شرکت در یک کنفرانس علمی به همراه دخترش در سانفرانسیسکو بوده، اما در زمان بازگشت به فرودگاه متوجه شده پیامهای زیادی برای او ارسال شده که همگی آنها جویای حالش بودند.
سعیدی در اظهاراتش به این موضوع اشاره میکند که تصویر خود را به همراه شایعه بازداشتش در سایت یک نهاد بهاصطلاح حقوق بشری دیده، و توضیح میدهد که تصویرم را برخی از حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بودند و برخی از حسابهای کاربری حتی در این مورد روایتسازی کرده بودند؛ من از این موضوع بسیار شوکه شدم. وی معتقد است که حسابهای کاربری و وبسایتهایی که اقدام به انتشار این خبر کردند، فارسی زبان و وابسته به اپوزیسیون بودند.
سعیدی، میگوید که اطلاعات درباره او مانند فعالیت به عنوان استاد دانشگاه و دانشگاه محل تدریس او را منتشر کرده و حتی تاریخی ذکر کرده بودند که در آن تاریخ به ایران آمده و از سوی دادگاه احضار شده است.
سعیدی، اضافه کرد که صفحات منتشر کننده خبر ادعایی تنها به این موضوع بسنده نکرده و مدعی شدند که وی شرایط سختی در زندان دارد و حتی موفق به برقراری تماس با وکیل نشده است.
به گفته وی، یکی از وبسایتهای منتشرکننده خبر، وبسایت کومله و یگی دیگر از آنها نهادی مدعی پیگیری مسائل حقوق بشری بوده که هیچگاه پیشتر نامش را نشنیده است.
شیرین سعیدی، میگوید: زمانی که چنین خبری درباره یک نفر منتشر میشود برخی تا سالها تصور میکنند که آن فرد واقعا در زندان بوده و نمیتوان باور همه این افراد را تصحیح کرد و به آنها گفت که اشتباه میکنند؛ از بین بردن این تصور آسان نیست.
وی با اشاره به اینکه در ابتدا نخواستم با خانواده این موضوع را در میان بگذارم، اما شروع به تماس با خانوادهام کردند، گفت که خانوادهاش درپی این خبرسازی دچار اضطراب شده است.
سعیدی این اقدام را یک حرکت هدفمند و از پیش برنامهریزی شده توصیف میکند و میگوید که من این اتفاق را نشانهای از یک هدف و برنامهریزی میبینم، این اقدام افرادی را نگران کرد که دلیلی برای نگرانی نداشتند.
نادیده گرفتن واقعیت از سوی عضو منافقین
این شهروند ایرانی در بخشی دیگر با اشاره به نقش ایرج مصداقی در انتشار خبر ادعایی بازداشتش در ایران در رسانه اجتماعی ایکس، میگوید «حتی یکی از دانشجویانم به این فرد پیام داد و گفت که من در زندان نیستم و در دانشگاه محل تدریس خود حاضر هستم، اما او نهتنها خبر را حذف نکرد بلکه اقدام به خبرسازی جعلی کرد که من عضو فلان گروه هستم و من در ایران بودهام و ادعاهایی بسیار عجیب که عامدانه بودن آنها کاملا آشکار است.»
استاد دانشگاه آرکانزاس میگوید آخرین بار در سال ۲۰۱۵ در ایران بوده و اکنون هم عضو هیئت علمی دانشگاه آرکنسا یا آرکانزاس است.
سعیدی تاکید میکند که هیچگاه به ویژه در زمان حضور در ایران مراجعهای به دستگاه قضایی نداشته و یا احضار نشده است و با گلایه از انتشار دهندگان خبر ادعایی بازداشت وی، میگوید: این امر برای من بسیار غیرعادی است؛ دلیل این همه توهین و تهمت را نمیفهمم، آنها باید از خود بپرسند که این چه نوع رفتاری است؟ من این را درک نمیکنم، واقعا نمیدانم این داستان زندان از کجا آغاز شد.
پس از بررسی تازه ترین مورد از دروغگویی و انتشار خبر جعلی از سوی معاندین، پرسشهایی مطرح میشود که با وجود اینکه شیرین سعیدی در آمریکا سکونت دارد، طرفهای مذکور با چه انگیزهای اقدام به این خبرسازی کردهاند؟
می توان گفت که در مدل رسانهای مورد استفاده شبهرسانههای غربی و معاند فارسیزبان محوریت انتشار اطلاعات ساختگی بر دوش تعدادی از حسابهای کاربری و وبسایتهایی است که کار آنها اشاعه دروغهای آشکار درباره ایران و تحولات مربوط به این کشور است.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی